درد خودم در قالب یه شعر...


Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

درد خودم در قالب یه شعر...

خیلی بی معرفتی حتی موقع دیدنمم محل نمیدی

بهم زنگ میزنی ولی جز فوت جواب سلامم نمیدی

آخه نامرد مگه باهات چیکار کردم که با غریبه رفتی

این بود تنهات نمیذارمات که زدی دلمم شکستی

گفتی دل شکستن تو مرامم نیس تا ابد باهاتم

چه راحت دل باختم که گفتم همیشه خاک پاتم

گفتی خاکیم تا ته تهش تو این جاده بات میمونم

با گریه گفتم قول میدی نری تا تنهایی نشه همخونم

گفتی عزیز گریه نکن این چه حرفیه مگه من به این سادگیا ولت میکنم

با اشک چشمام گفتم شاید توهم رفتی گریه کردن نیس دست خودم

گفتم میشه دستاتو بگیرم حس میکنم یروز اینارو از دست میدم

گفتی بادستات آروم میشم هیچ موقع دستاتو نمیذارم ازم بگیرن

گفتی میشه از گونه هات بوسه بگیرم واسه آرومه جونم

گفتم اگه نری اشکال نداره برام فقط مهمه باتو بودن

با این همه حرفو حدیث یهو ولم کردی توی این جاده ی بی بندو بار

این حرفت یادم نمیره ببخش منو عزیزم که گذاشتمت سرکار

مگه نگفتی سرکارم گذاشتی پس چرا زنگ میزنیو ول کنم نیستی

این سوالمم بی جوابه شاید زنگ زدنتم رویایی بیش نی

راستش یخواین تصویی پیدا نکردم براش بذارم






http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png



†??'§ : آواره مرگ - دهرم - بهنوش 16-دهرم, عکس دوستان آواه مرگ, تبادل لینک, جواد 13 , بچه های 16, زکس 45, تنهایی , عاشقانه, بی کس و کار,
9 / 11 / 1391 12:24 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§